آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

دومين امام رضاجون

سلام به همگي 211 ما از مشهد برگشتيــــــــــــــم با مامانم رفتيم زيـــــــ‌ر قبّه ي امام رضا جون،​ کلي با ملائکه بازي کردم. خيلي هم هوا سرد بود... اصلا نشد سحرها بريم حرم. فقط هم يک بار غروب حرم بوديم. همه ش ديگه فقط صبح و ظهر مي رفتيم. خيــــــــــــــلي خوش گذشت همه ش بغل دوستاي مامانم بودم و باهام بازي مي کردن. فقط حيف که باباجونم نبـــــــــــــــــــــود مامانم يه ذره ي خيلي زياد خسته شد اما در کل عالي بود ياد همه دوستام هم بودم ...
29 مهر 1391

براي باباي نفَسم...

سلام به همگي 208 بابااااااااااااااااااااااااااا چون مي دونم مياي اينجا سر مي زني به من... ميخام بگم که: خيلي جات خاليه خيلي دل من واسه ت تنگ شده... وقتي که خيلي آواز نقولانه سر مي دم، مامان مي گه که: اين بچه دلش باباش رو  مي خواد... داره بهونه مي گيره. کلي از اين چند روزي که نبودي خاطره دارم از مراقبتهايي که مامانم از من کرده. مامانم ميگه : من  امانتم دستش تا شما بياي. يه چيزي بگم بهت يواشکي بابايي: مامانم خيلــــــــــــــــــــــــــي دلش برات تنگ شده. الان نمي دونم چرا صورت ش رو از من برگردونده و داره چشماش رو پاک مي کنه. فکر کنم مي خواد من نفهمم که... بابا خوب به کارات برس شما بهتري الگو براي م...
21 مهر 1391

يک عالمه روز مهمانِ قرآنيم...

سلام به همگي 207 باباجونِ ما وجودِ ما اميدِ ما... رفتن يک ماموريت جهادي... الان من و مامانم با يه عالمه ملائکه و خدا و پيامبر و ائمه و ياد بابام همه با هم تنهاييم داريم از تمام فرصت هامون استفاده مي کنيم تا وقتي بابامون مياد کلي رشد کرده باشيم از نظر معنوي و علمي. واسه همين هر شب خونه مون جلسه قرآن داريم. دوستان مامانم ميان و تا نيمه هاي شب سوره کار مي کنند و آيات رو نوش جان. باباي من رفته پيش پيامبر مهربوني ها... به جاي خودش يه عالمه برکت گذاشته. چون باباي من خيلي مرده. ما يک عالمه روز مهمان سوره سوره هاي قرآنيم. خدا رو شکر. هم به خاطر باباي قوي م. هم مامانم که خيلي مامانه. ...
21 مهر 1391

جيگر خورون...

سلام به همگي 206 ديشب با محمد سجاد و باباي يکي يه دونه ش، رفتيم سه تايي جيگر خورديم. محمدسجاد که خيلي کيف کرد. قشنگ گل هاي جگر رو مي گرفت و به دندون مي کشيد و حال مي کرد . نوش جان. بره اونجا که غم نره. به جز غمِ و دغدغه ي امامش و کارهايي که روي زمين موندن و منتظرن يه مرد يه يا علي بگه.   ...
16 مهر 1391

انگشت...

سلام به همگي 205 سرش رو مي خارونه! و شونه هاي من رو! و پاهاي باباش رو! با نوک تمام انگشت هاي دستش! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 256 روز است که درهاي آسمان بر من باز شده است. اميدوارم از اين نعمت بهترين بهره را ببرم. ...
16 مهر 1391

ما هستيم...

سلام به همگي 204 مامان جوني ها... لطفا اگر ما رو نمي خواهيد، مواظب باشيد که ما رو نياريد توي دلتان... تا بعد يهو دلتان بخواهد که ما رو از بين ببريد... مامان گلي ها... تو رو خدا مواظب کارهاتون باشيد... بابا قوي ها... حواستون رو جمع کنيد... مامان و بابا جوني ها...   اگر ما رو نمي خواهيد ما رو نياريد توي دلتون... اما اگر آورديد، ما خيلي خوب و دوست داشتني و بي آزاريم، تو رو خدا اچازه بديد بمونيم و بيايم به دنياي شما... تازه خدا قول داده که روزي ما رو خودش ميده پس شما غصه نخوريد چون خدا قول هاش مردونه ست. ما هم قول مردونه مي ديم که بچه هاي بدي نباشيم.   ا...
13 مهر 1391

ارز چقدر مي ارزد؟

سلام به همگي 203 خدا رو شکر که هنوز به مقامي نرسيدم تا اعصابم روانم آرامشم و حتي ايمانم با بالا و پايين رفتن ارز و سکه، بالا و پايين بره! اميدوارم هيچ زماني هم به اين مرتبه نرسم. امضا: اقا محمدسجاد جان ...
13 مهر 1391